کد مطلب:585 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:355

فروش وقف وتبدیل آن
س 2088: شخصی قطعه ای از زمین های خود را برای ساخت حسینیه وقف كرده و ساخت حسینیه مذكور در آنها به پایان رسیده است، ولی بعضی از اهالی قسمتی از حسینیه را تبدیل به مسجد كرده اند و درحال حاضر در آن به عنوان مسجد، نماز جماعت می خوانند، آیا تبدیل حسینیه به مسجد توسط آنان صحیح است؟ و آیا احكام مسجد بر آن قسمت مترتّب می شود؟





واقف و غیر او حق تبدیل حسینیه ای را كه به عنوان حسینیه وقف شده به مسجد ندارند و با این كار، تبدیل به مسجد نمی شود و احكام و آثار مسجد هم بر آن مترتب نمی گردد، ولی برپایی نماز جماعت در آن اشكال ندارد.





س 2089: اگر شخصی چند سال قبل زمینی را كه از طریق ارث به او رسیده به صورت بیع لازم بفروشد و سپس معلوم شود كه آن زمین وقف بوده، آیا این بیع باطل است؟ و درصورتی كه باطل باشد، آیا باید قیمت كنونی آن را به مشتری بپردازد یا پولی را كه هنگام فروش از او گرفته است؟





بعد از آنكه معلوم شد زمین فروخته شده در واقع وقف بوده و فروشنده حق فروش آن را نداشته، بیع باطل است و واجب است به همان حالت وقف عودت داده شود و فروشنده باید پولی را كه از مشتری در برابر فروش زمین دریافت كرده است، به او برگرداند. و راجع به تنزل ارزش پول بنابر احتیاط واجب با هم مصالحه نمایند.





س 2090: شخصی در حدود صد سال است كه ملك خود را بر اولاد ذكورش وقف كرده و در وقفنامه ذكر نموده كه اگر یكی از اولاد ذكور او فقیر شود، شرعا حق دارد سهم خود را به ورثه دیگر بفروشد و بعضی از فرزندان او چند سال پیش مبادرت به فروش سهم خود به بعضی از موقوف علیهم نمودند و اخیرا گفته می شود كه چون كلمه وقف درمیان است، بنابر این شروطی كه واقف ذكر كرده صحیح نبوده و خرید و فروش آن

ملك هم باطل است، حال با توجّه به اینكه، این زمین وقف خاص است نه وقف عام، آیا خرید و فروش آن بر طبق آنچه كه واقف در ضمن وقفنامه ذكر كرده، جایز است؟





اگر ثابت شود كه واقف در ضمن عقد وقف شرط كرده كه اگر یكی از موقوف علیهم فقیر و نیازمند شد، بتواند سهم خود را به یكی دیگر از موقوف علیهم بفروشد، بیع كسی كه سهم خود از وقف را بر اثر فقر و احتیاج فروخته اشكال ندارد و بیع او در این صورت محكوم به صحّت است.





س 2091: زمینی را به آموزش و پرورش برای ساختن مدرسه هدیه كردم، ولی بعد از مشورت و اطلاع از اینكه با پول آن زمین می توان چندین مدرسه در محله های دیگر شهر ساخت، برای فروش زمین تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش و مصرف پول آن برای ساختن چند مدرسه در جنوب شهر یا در مناطق محروم، به آن وزارتخانه مراجعه كردم، آیا انجام این كار برای من جایز است؟





اگر وقف زمین مدرسه با انشاء وقف و تحویل آن به آموزش و پرورش به اعتبار اینكه مسئول و متولّی این امر است، تمام شده باشد، بعد از آن حق رجوع و دخالت و تصرّف در آن زمین را ندارید، ولی اگر وقف هر چند به زبان فارسی انشاء نشده باشد و یا زمین به عنوان قبضِ وقف تحویل وزارت آموزش و پرورش نشده باشد، در این صورت زمین بر ملكیّت شما باقی است و اختیار آن در دست شماست.





س 2092: یكی از اولاد ائمه «علیهم السلام» زیارتگاهی دارد و بالای گنبد مبارك آن، سه كیلوگرم طلا به صورت سه قبّه متصل به هم وجوددارد، این طلا تا به حال دوبار به سرقت رفته و كشف شده و به مكان خود برگردانده شده است، با توجّه به اینكه طلای مذكور در معرض خطر و سرقت است، آیا فروش آن و مصرف پول آن برای توسعه و تعمیر زیارتگاه جایز است؟





مجرّد خوف تلف و خطر سرقت آن، مجوّز فروش و تبدیل آن نیست، ولی اگر متولّی شرعی از قرائن و شواهد احتمال قابل توجهی بدهد كه آن طلا برای مصرف در تعمیر و تأمین نیازمندیهای زیارتگاه ذخیره شده و یا آنكه بقعه مباركه نیاز ضروری به تعمیر و اصلاح دارد و تأمین بودجه آن از راه دیگر هم ممكن نیست، در این صورت فروش طلا و مصرف پول آن برای اصلاح و تعمیرات ضروری آن بقعه مباركه اشكال ندارد و شایسته است كه اداره اوقاف بر این امر نظارت كند.





س 2093: شخصی مقداری آب و زمین زراعی را وقف پسران خود نموده، ولی به علت كثرت اولاد و سنگینی كارهای كشاورزی و كمی محصول، كسی تمایلی به زراعت در زمین ندارد و به همین دلیل وقف در آینده نزدیك، خراب و از قابلیت انتفاع خارج خواهد شد، آیا جایز است به همین دلیل، زمین و آب مذكور فروخته شوند و پول آنها در كارهای خیر مصرف شود؟





تا زمانی كه وقف، قابلیت انتفاع و استفاده در جهت وقف را دارد، هر چند با اجاره دادن آن به بعضی از موقوف علیهم یا به شخص دیگر و مصرف اجاره آن در جهت وقف باشد و یا نوع استفاده از آن تغییر كند، فروش و تبدیل آن جایز نیست، و در صورتی كه به هیچ وجه قابل انتفاع نباشد، فروش آن جایز است، ولی در این صورت واجب است با پول آن ملك دیگری خریده شود تا منافع آن در جهت وقف به مصرف برسد.





س 2094: منبری برای مسجد وقف شده است ولی به علت ارتفاع زیاد عملا قابل استفاده نیست، آیا تبدیل آن به منبر مناسب دیگری جایز است؟





اگر با شكل خاص فعلی آن در این مسجد و یا مساجد دیگر قابل استفاده نیست، تغییر شكل آن اشكال ندارد.





س 2095: آیا فروش زمین هایی كه وقف خاص بوده و واقف بر اثر اجرای قانون اصلاحات ارضی آنها را بدست آورده، جایز است؟





اگر واقف در هنگام وقف، مالك شرعی چیزی باشد كه وقف كرده است و وقف هم بر وجه شرعی توسط او محقق شده باشد، خرید و فروش و تغییر و تبدیل آن توسط او یا دیگری صحیح نیست هر چند وقف خاص باشد، مگر در موارد خاص استثنایی كه شرعا در آن موارد فروش و تبدیل آن جایز است.





س 2096: پدرم قطعه زمینی را كه تعدادی درخت خرما در آن وجود دارد برای اطعام در ایّام عاشورا و شبهای قدر وقف كرده است و اكنون حدود صد سال از عمر درختهای موجود در آن می گذرد و از قابلیت انتفاع خارج شده اند، با توجّه به اینكه اینجانب پسربزرگ و وكیل و وصی پدرم هستم، آیا جایز است این زمین را فروخته و با پول آن مدرسه و حسینیه ای بسازم تا صدقه جاریه ای برای پدرم باشد؟





اگر زمین هم وقف باشد، به مجرّد خروج درختان وقفی موجود در آن از قابلیت انتفاع، فروش و تبدیل آن جایز نمی شود، بلكه واجب است در صورت امكان به جای آنها هر چند با صرف پول درختانی كه از قابلیّت انتفاع، خارج شده اند درختان جدید خرما، كاشته شود تا منافع آنها در جهت وقف مصرف شود و در غیر این صورت باید از زمین موقوفه بصورت دیگری استفاده شود هر چند با اجاره دادن آن برای زراعت یا ساخت خانه و مانند آن و مصرف درآمد آن در جهت وقف باشد و بطور كلی تا زمانی كه به نحوی از انحاء، استفاده از زمین موقوفه امكان دارد، خرید و فروش و تبدیل آن جایز نیست، ولی فروش نخلهای موقوفه در صورتی كه ثمره ندهند اشكال ندارد و در صورت امكان باید پول آنها برای كاشت درختهای جدید مورد استفاده قرار گیرد و در صورتی كه امكان نداشته باشد، باید در همان جهت وقف مصرف گردد.





س 2097: شخصی مقداری آهن و لوازم جوشكاری را برای ساخت مسجد در مكانی هدیه كرده و بعد از پایان كار مقداری از آنها زیاد آمده است و با توجّه به اینكه ساختمان مسجد به علت هزینه های دیگر بدهی دارد، آیا فروش آن مقدار اضافی و مصرف پول آن برای پرداخت بدهیهای مسجد و رفع سایر نیازهای آن جایز است؟





اگر شخص متبرّع، آن ابزار و لوازم را برای ساخت مسجد داده باشد و آنها را برای انجام این كار از ملك خود خارج كرده باشد، در این صورت هر كدام كه قابل استفاده باشد، هر چند در مساجد دیگر، فروش آن جایز نیست بلكه باید برای تعمیر مساجد دیگر بكار رود، ولی اگر متبرع فقط اجازه استفاده از آنها را در مسجد داده باشد، دراین صورت مقدار اضافی مال خود اوست و اختیار آن هم در دست او می باشد.





س 2098: شخصی كتابخانه خود را بر اولاد ذكورش وقف كرده است، ولی هیچیك از اولاد و نوه های او موفق به تحصیل علوم دینیه نشده اند و در نتیجه استفاده ای از كتابخانه نمی كنند و موریانه مقداری از كتابهای آن را از بین برده و بقیه هم در معرض تلف شدن هستند، آیا جایز است آن را بفروشد؟





اگر وقف كتابخانه بر اولاد او مشروط و معلّق به این امر باشد كه آنها اشتغال به تحصیل علوم دینیه داشته باشند و داخل در سلك علمای دین شوند، این وقف به علت وجود تعلیق در آن از اصل باطل است و اگر وقف آنان كرده تا از آن استفاده كنند، ولی در حال حاضر كسی كه بتواند از آن كتابخانه استفاده كند در بین آنها وجود ندارد و امیدی به تحقق این صلاحیت در آینده نیست، در این صورت وقف مزبور صحیح است و جایز است كه آنان كتابخانه را در معرض استفاده كسانی قرار دهند كه قابلیت استفاده از آن را دارند و همچنین اگر كتابخانه برای استفاده كسانی وقف شده باشد كه صلاحیت آن را دارند، و تولیت وقف با اولاد او باشد، واجب است آن را در معرض استفاده افراد مذكور قرار دهند، و به هر حال حق فروش آن را ندارند و بر متولّی شرعی واجب است به نحو مناسبی، مانع آسیب دیدن و از بین رفتن موقوفه گردد.





س 2099: زمین زراعی وجود دارد كه وقفی بوده و سطح آن بالاتر از زمین های اطراف آن است و به همین دلیل رساندن آب به آن ممكن نیست و مدّتی است كه كار مساوی كردن آن با زمین های دیگر به پایان رسیده و خاكهای اضافی در وسط آن جمع شده و مانع زراعت در آن است، آیا فروش این خاكها و مصرف پول آن برای حرم یكی از اولاد ائمه «علیهم السلام» كه نزدیك زمین مزبور قرار دارد جایز است؟





اگر خاك اضافی مانع استفاده از زمین های موقوفه است، انتقال آن از زمین و فروش آن و مصرف پول آن در جهت وقف اشكال ندارد.





س 2100: تعدادی مكان تجاری وقفی وجود دارد كه در زمین وقفی ساخته شده اند و بدون فروش سرقفلی آنها به مستأجرین، اجاره داده شده اند، آیا جایز است مستأجرهای آنها سرقفلی مغازه ها را به دیگری بفروشند و پول آن را بگیرند؟ و بر فرض جواز آن، آیا پول سرقفلی مال مستأجر است یا آنكه از درآمدهای وقف محسوب می شود و باید در جهت وقف مصرف شود؟





اگر متولّی وقف فروش سرقفلی را با رعایت مصلحت وقف اجازه دهد، مالی كه در برابر آن گرفته می شود جزو در آمدهای وقف محسوب می شود و واجب است كه در جهت وقف مصرف شود، ولی اگر معامله را اجازه ندهد، بیع باطل است و فروشنده باید مبلغی را كه از خریدار گرفته به او برگرداند، و به هر حال مستأجری كه حق سرقفلی ندارد ولی درعین حال آن را به مستأجر بعدی فروخته است، حقی در آن مال ندارد.